معنی قتل عام

لغت نامه دهخدا

قتل عام

قتل عام. [ق َ ل ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) کشتن دسته جمعی. کشتن جماعت. کشتار دسته جمعی حیوانات از انسان و جز آن. (آنندراج):
گلگونه ٔ تو خونی صد باغ وگلشن است
گردید قتل عام که رنگ تو آل شد.
محسن تأثیر (از آنندراج).


عام

عام. [عام م] (ع ص، اِ) مقابل خاص. (منتهی الارب) (المنجد) (اقرب الموارد). || همگانی. همگان. تمام مردم. (منتهی الارب) (آنندراج):
ناممکن است این سخن بر خاص
لفظی است این در میانه ٔ عام.
فرخی.
مجوی از وحدت محضش برون از ذات او چیزی
که او عامست و ماهیات خاص اندر همه اشیاء.
ناصرخسرو.
و آگاه کن ای برادر از غدرش
دور و نزدیک و خاص و عامش را.
ناصرخسرو.
در آن مجلس که بهر عام کردند
میی همچون شفق در جام کردند.
نظامی.
تکاپوی ترکان و غوغای عام
تماشاکنان بر در و کوی و بام.
سعدی.
|| تمام، هرچه باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). || نادان. در تداول مردم عوام یعنی مردم جاهل و نادان:
سلام کن ز من ای باد مر خراسان را
مر اهل فضل و خرد را نه عام و نادان را.
ناصرخسرو.
عام نادان پریشان روزگار
به ز دانشمند ناپرهیزکار.
سعدی (گلستان).
اندر آیینه چه بیند مرد عام
که نبیند پیر اندر خشت خام.
مولوی.
با زاهد بی ذوق مگو سر انا الحق
اسرار سلاطین چو به عامان نتوان گفت.
اسیری لاهیجی.
- اسم عام، در مقابل اسم خاص که در عربی علم گویند.
- بار عام، ملاقات عمومی. اجازه ٔ همگانی:
زمین را زیرتخت آرام داده
برسم خاص بار عام داده.
نظامی.
- شارع عام، راه عمومی.
- وقف عام، در مقابل وقف خاص. رجوع به وقف شود.

عام. (ع اِ) سال. ج، اَعوام. (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) (غیاث اللغات) (آنندراج) (منتهی الارب):
تا عام نام سال بود شهر نام ماه
اقبال را نظر بسوی شهر و عام نیست.

فارسی به انگلیسی

قتل‌ عام‌

Carnage, Genocide, Massacre, Pogrom, Slaughter

حل جدول

قتل عام

کشتار

فارسی به عربی

قتل عام

اباده جماعیه، ذبح، محرقه، إساله الدماء


قتل عام کردن

مذبحه


عام

عالمی، عام


قتل

اغتیال، قتل

فرهنگ فارسی هوشیار

قتل عام

کشتن دسته جمعی، کشتار دسته جمعی از حیوانات و انسان و جزآن

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

قتل عام

کشتار

کلمات بیگانه به فارسی

قتل عام

کشتار

فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

قتل عام

Vo.lkermord [noun]

عربی به فارسی

عام

نوعی , جنسی , عمومی , عام , کلی , وابسته به تیره

فرهنگ عمید

قتل

کشتن،
شهادت یکی از امامان شیعه: روز قتل،

معادل ابجد

قتل عام

641

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری